رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

99

کسی می دونه معنی این جمله چیه؟


" کافه خیارات خصوصا خیار غبن ولو فاحش را از خود سلب نموده "

98

همه چیز تقریبا خوبه ، مشکل خاصی هم ندارم فقط اوضاع اونجوری که می خواستم اصلا پیش نمیره. یه جورایی به بن بست  رسیدم ، همین خیلی حالمو گرفته . یه کاری می خواستم بکنم ولی ظاهرا نمیشه نمی دونم شاید اینجوری بهتر باشه .

تصمیم گرفتم امشب یه جشن کوچولو واسه خودم بگیرم گفتم شاید بد نباشه. کلی چیپس و انواع و اقسام کاکائو با چند نوع شکلات کاکائو که دوست دارم ، چند بسته پاستیل خارجیش البته ، با دو تا دلستر ، یه خرده هم شیرینی و پسته جنس خوب با بادام زمینی مزمز. جشن من هیچ مناسبت خاصی نداره و محدود میشه به خوردن این چیزا ولی خب حداقل اسم جشن رو که داره . الان اینجا امشب دلم خیلی چیزا می خواست ولی حیف .

 

Outlandish-Calling you

I'm calling you
When all my joy
And all my love is feeling good
Cuz it's due to you
See the time of my life
My days and my nights
Oh, it's alright
Cuz at the end of the day
I still got enough for me and my

I'm calling you
When all my keys
And all my bizz
Runs all so smooth
I'm thanking you
See the halves in my life
My patience, my wife
With all that I know
Oh, take no more than I deserve
Still need to learn more

Oh, no, no
I don't need nobody
and I don't fear nobody

I don't call nobody but you
My One and Only
I don't need nobody

and I don't fear nobody
I don't call nobody but you
you all I need in my life

I love you, I miss you, I forget you
Even though you never let me down and always are by my side
For all the times I've failed and hurt you deeply
Better later than never to give you a 1000 apologies
I'm shouting silently, calling you, I'm listening to you,

I'm trying'

You nourish me
When the air that I breathe is violent and turbulent
I'm forgetting you, I'm calling you, I'm feeling you

 

96

اگه بگم ، اضافیش تو بدنم داره منو می کشه حاضرم همه شو یکجا بدم بهت یا اینکه همه شو بریزم دور ، حرف خنده داری زدم؟

95

چند وقتیه یهو هوس غذاهای مختلف می کنم بعضی هاشو می تونم فورا گیر بیارمو بخورم مثل چیپس فلفلی یا شکلات کاکائو ، بعضی غذاها هم که کلی وقت می خواد واسه درست کردن منم که بلد نیستم ، ولی اونایی که گیر میارم اصلا اون انتظاری که داشتمو برآورده نمی کنه و همچنان یه عطش باقی می مونه انگار بازم همون غذا رو هوس می کنم .


94

یه مشکل دیگه ، جدیدا بیرون اومدن از حموم هم امید و انگیزه می خواد . منم آروم آروم کارمو انجام می دمو زود یا دیر بیرون اومدن فرقی برام نمی کنه .

93

اما من بی ادبم دوست دارم دست تو دماغم بکنم .

92

کـــــاش تو هم حال مرا داشتی ...

91

چقدر بی حوصله شدم ، کم کم دارم خیلی واسه خودم نگران میشم.  حتی حوصله یک دقیقه از فوتبال امروز استقلال و پرسپولیس رو نداشتم ، عوضش سعی کردم بخوابم . الانم از اینترنت نتیجه رو دیدم .

90

چقدر زود به کسایی که نوشته های عاشقانه می نویسند حسودیم شد ،


چقدر زود .

89

فقط خواستم بگم من این نوشته امو خیلی دوست دارم .

88

چقدر امشب هوس کرده بودم با یه نفر چت کنم ، حالا هر کی می خواست باشه .

87

بعد از اون باران شدید امروز قشنگترین رنگین کمان تموم عمرمو دیدم . یه رنگین کمان خیلی قشنگ  که یه نیم دایره کامل بود .

86

خوشحالم که با این بارون شدید من خونه ام .