رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

88

چقدر امشب هوس کرده بودم با یه نفر چت کنم ، حالا هر کی می خواست باشه .

نظرات 5 + ارسال نظر
سنجابک 3 مهر 1388 ساعت 02:53 ق.ظ

شرط می بندم اون یه نفر هم دلش می خواسته با یه کسی چت کنه فقط یادش رفته بوده آنلاین بشه. خیلی وقتها دلمون چیزی می خواد اما نمی دونیم اگه دستمونو دراز کنیم بهش می رسیم. اونوقت هِی میشینیم یه جا و غر می زنیم.
نمی دونم تقصیر شیطونه یا به خاطر اینکه یه هو سرمون شلوغ شده. فراموش کردن آنلاین شدن رو میگم! نمی دونم تقصیر شیطونه یا ... آخه می دونی اصولا آدم تا سرش شلوغ میشه کله اش درست کار نمی کنه. اما جالبه که دلش تازه بیشتر تاپ تاپ می کنه.

اگه بخوای قاضی خوبی باشی (مخصوصا به شیوه این روزها) باید بگی تقصیر اون یه کسی است که یادآوری نکرد آنلاین شو تا با هم چت کنیم D:
بگذریم... انشالله یه شب دیگه باهم چت کنید. آمیـــن!

ممنونم از اینکه این همه برام نوشتی ، آره گاهی اوقات تقصیر شیطونه :دی
ولی من منظورم شخص خاصی نبود .

ب 3 مهر 1388 ساعت 10:04 ب.ظ

اگه منظورت شخص خاصی می شد اونوقت .....

سوسن 4 مهر 1388 ساعت 05:41 ق.ظ http://sousan2010.blogfa.com/

سلام

راستش حالو روز خوشی ندارم.

احساس تنهایی می کنم چند مدتی لازمه تا روبرا بشم.

فقط می تونم بگم خوندن نوشته هاتون منو آروم می کنه.

ب 4 مهر 1388 ساعت 06:47 ب.ظ

پیرمرد قبلنها بیشتر می نوشتی

نمی دونم چرا هم کلی حرف برای گفتن دارم هم اینکه چیزی برای گفتن ندارم .

پاپوش 5 مهر 1388 ساعت 07:09 ق.ظ http://papush.blogfa.com

آخ که چقدر آدم خوشحال می شه که یهو چراغ یکی روشن شه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد