از آرزوهای دست نخورده و رویاهای پوچ ، دلربایی های هوسهای رنگارنگ پسرانه و از همه حرفهایی که از گفتنشان هراس دارم می نویسم. اینجا دفتریست از اسرار تاریخ همین نزدیکیها و خاطرات اشکهایی که هرگز جاری نشدند.
اینجا باقیمانده خرابه های احساسات گمشده ایست که چند وقتی بیش از حسرت حضورشان نمی گذرد .
ادامه...
یکی از چیزهایی که همیشه
دلم میخواست تجربه کنم این بود که عین توی فیلمهای خارجی که افراط می کنن مست بشم.دیشب
تونستم اینو تجربه کنم. خلاصه بعد چند بار بالا آوردن بیهوش شدم، نزدیکای صبح
بیدار شدم ...
ی چند وقت بیخبرت بودم ، خراب شدی هااااا