تو با من چه کرده ای ، تو با من چه کرده ای بانوی سرزمین آرزوهای محال؟
تو با من چه کرده ای؟
تکلیفِ تمام ترانههای
من
از همین اولِ بسماللهِ بوسه معلوم است
سلام، یعنی خداحافظ!
خداحافظ جایِ خالیِ بعد از منِ غریب
خداحافظ سلامِ آبیِ امنِ آسوده
ستارهی از شب گریختهی همروزِ من،
عزیزِ هنوزِ من ... خداحافظ!
همین که گفتم!
دیگر هیچ پرسشی
پاسخ نمیدهم!
(سیدعلی صالحی)
فکر کنم باید از خدا به خاطر اینکه شادی های منو همیشه خیلی کوتاه کرده تشکر کنم و اگه تشکر نکنم واقعا نمی دونم پس باید چیکار کنم. خدا جون اصلا نمی فهمم داری چیکار می کنی و برای چی این بازی رو شروع کردی اصلا اسم این چیه؟ باشه قبول من باختم احتیاجی هم به امتحان کردن نیست من می بازم . قبول همه اش قبول اینی که تقصیر منه قبول آخه اگه نخوام قبول کنم چیکار کنم. ولی دیگه اینقدر پیچیده اش نکن.بعضی موقع ها خیلی سخت میشه خیلی سخت می گذره مگه خودت نمی دونی؟ من دیگه تحملشو ندارم ، من می بازم ، خسته ام . من می بازم.
ای کاش بابا نوئل واقعی بود و ما هم توی عیدمون بابا نوئل داشتیم یا اگه ما هم نداریم حداقل بابا نوئل واقعا وجود داشت.
امروز 24 اردیبهشت دوروبرای 6 غروب بزرگترین ریسک زندگیم تا این لحظه رو انجام دادم و هیجان انگیزترین اتفاق حداقل این 3 ، 4 سال اخیر رو تجربه کردم و مطمئنم تا چند سال دیگه همچین اتفاق هیجان انگیزی برام نمی افته. خیلی خوش گذشت یه تجربه کاملا جدید و تازه ای بود ، خوشحالم .
امروز پشت یه کامیون یه چیزی نوشته بود که دقیقا یادم نیست ولی تقریبا شبیه این جمله بود
" یکبار هم پسرم را سیر ندیدم
شب آمدم و صبح باز عازم سفر بودم"
من تا حالا دست یه دختر رو اینقدر از نزدیک ندیده بودم البته توی تاکسی چند دفعه نگاه کردم ولی نمیشد با دقت نگاه کرد. دست همه دخترها اینقدر خوشگله یا فقط دست تو اینجوریه؟
بی تعارف و بدون هیچ حرف اضافه و احساسات زودگذر و بدون هیچ اغراقی ، دلم می خواد یه شب بخوابم و صبح دیگه هیچوقت بیدار نشم. یکی از شبهایی که از صبح حال و حوصله هیچی رو ندارم و سرم درد می کنه .