رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

250

تو و خدایت همدستید ، می خواهید دیوانه ام کنید.

249

" من آدم خوبی بودم به خاطر تو بد شدم "  ، نمی دونم می تونم جبرانش کنم یا نه یعنی هنوزم می تونه جایی واسه جبران باشه؟

248

مرضی ناشناخته گرفتم ، لطفا درمانم کن .

خیالت راحت ، به کسی نمی گویم به عیادتم آمدی.

247

این روزها دلم برای همه تنگ می شود ، من دلتنگ همه مردم زمینم. عزیزانم که به کنار ، کسانی هم که عزیز نبودند حتی آنهایی که زیاد هم دوستشان نداشتم ، آدمهایی که فقط یکبار با آنها سلام و عیلک گرم کردم ، انسانهایی که هیچ شباهتی به من نداشتند و حتی آنهایی که هیچوقت ندیدمشان ، دلم برای همه شان تنگ است. این روزها حتی دلم برای کسی تنگ می شود که نمیدانم کیست.

246

میـل مرگـی عجیـب در مـن است
مثـل شبـاهت سیـن بـه اصـوات سـادگـی
مثـل شبـاهت زنـدگـی بـه نـون و الـقــلم...والـکـاف
مثـل شبـاهـت پـروانه و پـری

مثـل شبـاهـت عشـق به حـرف عیـن، به حـرف شیـن،
بـه حـرف قـاف،
یـا بـازی واژه بـا معـنا،
چـه مـی دانـم!
هـرچـه هسـت، همیـن است:
از همـه گـریـزانـم، از همـهمـه گـریـزانـم.

245

بگذار ســــر به ســـــینه ی من تا که بشنــــــــوی
آهـــــــنگ اشــــــتیاق دلی دردمــــــــــــند را
شاید که بیش از این نپـسنــــدی به کــــار عشق
آزار این رمــــــیده ی ســــــر در کــــــــــمند را
بگذار ســـــر به ســــینه ی مـــــن تا بگـــــویمت
اندوه چیست عشق کدام است غم کجاست
بگـــــــذار تا بگــــــــویمت این مرغ خــــسته جان
عمــــــریست در هــــــوایت از آشیان جداست
دلتنگـــــــم آنچنان که اگــــــــــــر ببینمت به کام
خواهــــــــم که جــــــاودانه بنــــــالم به دامنت
شــــاید که جـــــــــــاودانه بمـــــــــانی کنار من
ای نازنــــــــین که هیــــــــچ وفا نیست با منت
تو آســـــــمان آبـــــــــــــی آرام و روشــــــــنی
مـــــن چون کبـــــــــوتری کــه پرم در هوای تو
یک شب ســــــــــتاره های تو را دانه چین کنم
با اشـــــــک شــــــــرم خویش بریزم به پای تو
بگذار تا ببوســــــمت ای نوشــــــــخند صبـــــح
بگـــــــــذار تا بنوشــــــمت ای چشمه ی شراب
بیمار خنــــــــــــده های توام بیشـــــــــتر بخند،
خورشـــــــــــید آرزوی منی گــــــــــــــرم تر بتاب

244

چندین سال بعد ، من کچل شدم و تو فیلسوف .

243

من عاشق خیلی هایی هستم که حتی یکبار هم ندیدمشان ، من عاشقشانم .

242

کلا ، کسی فیلم (2009) The Messenger  رو دیده؟

 

 " وزیر ارتش نامزدی شما رو تبریک میگه  "

 

عکس


241

اینها هیچکدومشون مجازی نیستن دنیای واقعی من همینجاست. من اون بیرون هیچی ندارم ، نه چیزی برای از دست دادن نه چیزی برای بدست آوردن. 


240

من از اینکه لطافت باران بهاری تمام گلبرگهای زرد و پلاسیده را  تر و تازه کند ، بیزارم. سهم تمام پاییز فقط خزان است وبس . اینکه با هر نسیم ، باد بوی گل سرخ را  در کویر پست و مرده پخش کند همان بهتر که قسمت بیابان از بهار فقط سایه چند ابر ناماندگار باشد. من از رشد و نمو جوانه ای تازه بیزارم ، از روییدن و شکفتن ، تازگی و زندگی بیزارم.

 

(  +  )                     


.

239

راستشو بخواین این چند روز بیشتر از هر لحظه دیگه ای دلم می خواست یه هم صحبت قدیمی و صمیمی داشتم و باهاش حرف می زدم. تا حالا هیچوقت اینقدر احساس تنهایی نکرده بودم.