رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

578

- فقط دلم میخواد خیلی زود همه این اتفاقات حل بشه.


- فکر کنم دوباره اینجانوشتنم زیاد بشه.

577

قوی‌ترین مردان جهان

پستچی‌ها هستند که نمی‌دانند

چه حجم عظیمی از درد و اندوه را

 با خود حمل می‌کنند

از آنها قوی‌تر تویی

که می‌توانی تنها با چند کلمه

کمر مرا بشکنی

                                 

                                             (مژگان عباسلو)

576

سرم درد می کند

و قلبم .

575

دنیا کوچکتر از آن است
که گم شده ای را در آن یافته باشی
هیچ کس اینجا گم نمی شود
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند
و ناپدید می شوند
یکی در مه
یکی در غبار
یکی در باران
یکی در باد
و بی رحم ترینشان در برف
آنچه به جا می ماند
رد پایی است
و خاطره ای که هر از گاه
پس می زند مثل نسیم سحر
پرده های اتاقت را                   (عباس صفاری)

 

- گفتم برام حرفی بزن حرفی که دنیام تازه شه   (+)


574

یه نوع استرس وحشتناکی هست که همیشه تجربه اش نمی کنی،  اونم استرس از دست دادن کسیه که دوسش داری.