رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

69

زندگی شیرینه حتی اگه حوصله هیچ چیو نداشته باشی .


 

پی نوشت : همیشه میشه از زندگی لذت برد .

56

این خانم Hannah Spearritt که توی سریال دوران کهن بازی می کنه وقتی موهاش رنگش روشن بود ( تو مایه های سفید و نقره ای که من نمی دونم اسم رنگش چیه شایدم های لایت بهش بگن یا یه چیز دیگه ) خیلی جذاب بود . کلا با این گریم قیافه ی خیلی جذابی داشت ، من که خیلی آی لاو یو بودمش. اون چند قسمتی هم که دیدم فقط واسه دیدن اون بود :دی  چند تا از عکساشو از گوگل دیدم در حالت طبیعی زیادم باحال نبود .

 عکس 1

عکس 2

عکس3

55

همیشه غذاهای مامان بزرگ یه چیز دیگه بوده ، هیچ کس دیگه ای نمی تونه عین اون اینقدر خوشمزه و خاص غذا بپزه .

فقط یه مشکلی که هست باید در حد خودکشی غذا بخوری یعنی حداقل 3 برابر ظرفیتت ، اگه کمتر بخوری ناراحت میشه .

53

این مطلــــــــــب رو خیلی وقت پیش واسه متروک شده نوشته بودم . امروز کاملا اتفاقی تو هاردم دیدمش و اصلا یادم نیست که چرا رو وبلاگ نذاشته بودمش . اصلا هیچی یادم نیست مطمئنم که یه دلیلی داشت ولی حالا دلیلش چی بود نمی دونم یا شایدم گذاشتم بعدش پاکش کردم . حالا که به هرحال هر چی بود امروز با این آپ کردم .

 

پی نوشت: بعد از مدتها وقتی خوندمش حس غریبی پیدا کردم ، حس سبکی ، امید . حتی می تونم بگم عین یک قرص آرامش بخش برای اعصاب به هم ریخته ی این روزهای من بود .

پی نوشت بعدی : از این به بعد گاهی اوقات مطالبی که از متروک شده خیلی دوست دارم اینجا می  ذارم .

50

این دختره که امروز اومده بود قسمت ما ، یا واقعا ایدز داشت یا اینکه فقط دنبال آدمی به اسم "شوهر" می گشت .

47

بعد از یه مدت نسبتا طولانی که آپ کنی ، تا ظهر 42تا بازدید داری ولی فقط 6 نفر نظر می ذارن ، به به چقدر جالب .

 

پی نوشت : ذکر خیر این یکی نبود ، داشتم در مورد اون یکی وبلاگ حرف می زدم .

41

رئیس جان خیلی آدم خوب و فهمیدیه . رئیس بزرگ جان هم همین جوریه ولی رئیس جان خیلی از رئیس بزرگ جان می ترسه .

توی این مدت یک ماهی که من اونجام هر وقت رئیس جان می خواد پیش رئیس بزرگ جان بره همیشه چند دفعه چک می کنه تا چیزی رو جا نذاشته باشه مخصوصا اگه جلسه باشه ، حالا بگذریم بریم سر اصل مطلب.

 

 

یکی از مکالمات من و رئیس جان که تا حالا 100 دفعه اتفاق افتاده :

 

رئیس جان : علی آقا بیا از روی این فرم چند تا پرینت واسم بگیر.

من : (در حدود یکساعت فرق پرینتر ، اسکنر و دستگاه فتوکپی رو توضیح میدم )

رئیس جان: خب ، پس یه دونه عین این فرم درست کن بعد از روش پرینت بگیر.

 

و 6 ساعت تمام کار من می شه درست کردن این فرم.

40


خیلی دوست داشتم واسه این وبلاگم  از وردپــــــــــــــرس استفاده می کردم ولی وقتی وبمو ایجاد کردم دیگه نتونستم واردش بشم .

خیلی خیلی خیلی دلم می خواست این لاگم تو وردپرس بود .


پی نوشت: می تونین با همین آدرس یه سری بهش بزنین.


خانم این همسایه جدیدمون چقدر خوشگله ، خدا لعنتم کنه .


پی نوشت1: خـیلی خوشگله

پی نوشت 2: خدا بازم لعنتم کنه


تنها فکری که با دیدن ماشین هایی با باربند و آدمایی که به اصطلاح "مسافر" بهشون میگن ، به ذهنم می رسه اینه که با خودم میگم "اینا واقعا دیوانه ان"

همیشه از مسافرت بدم می یومده . به غیر از شهرهای نزدیک اطراف خودمون ، فقط به دو تا شهر ایران رفتم که اونا رو هم به راحتی می تونین حدس بزنین .


هر ماه دو بار صدای زنگ اس ام اس گوشی من در میاد .

مسیج اولی : قبض دوره دهم توزیع شد 

مسیج دومی : فروش تویوتا کمری با ۱۰ میلیون تومان

تهران


.