رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

41

رئیس جان خیلی آدم خوب و فهمیدیه . رئیس بزرگ جان هم همین جوریه ولی رئیس جان خیلی از رئیس بزرگ جان می ترسه .

توی این مدت یک ماهی که من اونجام هر وقت رئیس جان می خواد پیش رئیس بزرگ جان بره همیشه چند دفعه چک می کنه تا چیزی رو جا نذاشته باشه مخصوصا اگه جلسه باشه ، حالا بگذریم بریم سر اصل مطلب.

 

 

یکی از مکالمات من و رئیس جان که تا حالا 100 دفعه اتفاق افتاده :

 

رئیس جان : علی آقا بیا از روی این فرم چند تا پرینت واسم بگیر.

من : (در حدود یکساعت فرق پرینتر ، اسکنر و دستگاه فتوکپی رو توضیح میدم )

رئیس جان: خب ، پس یه دونه عین این فرم درست کن بعد از روش پرینت بگیر.

 

و 6 ساعت تمام کار من می شه درست کردن این فرم.

نظرات 3 + ارسال نظر
عباس 17 مرداد 1388 ساعت 09:54 ب.ظ http://konkorebargh.blogsky.com/

سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی رو ایجاد کردی امیدوارم یه سر به من بزنی .روی تبلیغات هم کلیک کن موفق باشید

یه نقطه‌ای 17 مرداد 1388 ساعت 09:54 ب.ظ

به به ! چه زندگی شیرینی ! (شکلک آدم‌های تیکه‌انداز)

باران 18 مرداد 1388 ساعت 07:11 ب.ظ http://man-0.blogfa.com

نگفته بودی کار می کنی ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد