از آرزوهای دست نخورده و رویاهای پوچ ، دلربایی های هوسهای رنگارنگ پسرانه و از همه حرفهایی که از گفتنشان هراس دارم می نویسم. اینجا دفتریست از اسرار تاریخ همین نزدیکیها و خاطرات اشکهایی که هرگز جاری نشدند.
اینجا باقیمانده خرابه های احساسات گمشده ایست که چند وقتی بیش از حسرت حضورشان نمی گذرد .
ادامه...
برعکس من علی جان... بسی حرف دارم بدون وقت!
برعکس من که کلی حرف دارم واسه زدن ولی وقت ندارم واسه نوشتن
اصن نمی دونم این وقت چی می شه!
گاهی وقتت آزاده اما کلمات آزاد نمیشن...انگار قفل میشن تو گلوت...