رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

386

من واقعا موندم ممکنه یه دختری پیدا بشه که اینقدر احمق باشه که بخواد منو تحمل کنه؟ آخرین باری که با یه دختر رابطه داشتم چند سال پیش بود که همونشم اینقدر کوتاه و کم بود که چیز زیادی یادم نیست. اگه بخوام یه ارتباط دوستانه رو بگم ، اوووووووه برمیگرده به خیلی قبلتر. این همه مدت حتی واسه یه بار هم سعی نکردم با دختری ارتباط داشته باشم. الان یه دفعه به سرم زد و توی ذهنم یه افکاری اومد ، هی دارم با خودم تصور میکنم دوست دختر داشتن چه شکلیه.

نظرات 4 + ارسال نظر
MisspInk 14 اسفند 1389 ساعت 11:41 ب.ظ

پسری که نه از آنچلینا خوشش میاد
و نه دوست دختر داره

عجب....!

;)

مینا 23 اسفند 1389 ساعت 10:10 ب.ظ

جالب بود :)

تو 6 فروردین 1390 ساعت 05:19 ق.ظ http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

این یه پست تبلیغاتی بود...؟

اصلا.

[ بدون نام ] 31 فروردین 1390 ساعت 03:20 ب.ظ http://www.zann.blogsky.com/

خوبه
من هم جراتش را ندارم
آخرین بار دوسال پیش بود که سعی کردم
و خداییش گند زدم
آبرو برای خودم تو دانشگاه و دوستام نذاشتم
هنوز هم دارم چوبش را می خورم
همه مثل یه فاحشه به بهم نگاه می کنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد