احساس می کنم یه مرحله از زندگیم تموم شد و دارم وارد یه مرحله جدید میشم. این همون جایی که همیشه تصورم از 25 ساله شدن بود. ولی حالا که 25 تموم شده(تولدم خیلی وقت پیش بودا، دارم کلی میگم) و وارد 26 شدم همه چیز فرق کرده. به عقب که برمیگردم می بینم چه روزای سختی رو گذروندم. روزهای خیلی سخت و سراسر از تنهایی. الان دیگه تقریبا خیلی چیزا تغییر کرده تقریبا همه چیز عوض شده. پیش بینی می کنم روزهای خوبی منتظر من هستن ولی به همون نسبت هم روزهای سختی در راه هستن. به اتفاقات این چند ماهه که فکر می کنم از نظر دوستام خونواده آشناها و همه کسایی که می شناسم همه چیز معمولی و عادی داره طی میشه و در جریانه ، ولی خودم که می بینم ...
- " روزای روشن خداحافظ "
به نظر من هم 25 سالگی یه سن خاصه و شروع 26 سالگی میتونه خیلی خوب باشه...من 26 سالگیمو دوس دارم رفیق...با اینکه فقط چند روزه 26 ساله شدم!
پس دی ماهی هستی ، تولدت مبارک. نمی دونستیم رفیق حالا که گفتی بازم تبریک.