یه دوستی داشتم چند وقتی میشه یه لپ تاپ گرفته بود. هی همیشه زنگ میزد و کلی حرف میزدو سوالهای آبکی که داشت می پرسید منم اکثرا با اکراه جوابشو میدادم سعی میکردم خودمو خلاص کنم و اگه زنگ میزد از هر چند دفعه یه بار بر میداشتم. کلا مزاحم بودو منم حوصله اشو نداشتم. ولی الان هی به گوشیم نگاه میکنم دلم میخواد زنگ بزنه و با هم ازاون چرت و پرت ها بگیم چون اگه همون هم نباشه دیگه کسی نیست که همین چهار تا کلمه هم باهاش حرف بزنم. اصلا شاید امشب خودم براش زنگ بزنم.
سلام پسر خوب
این مدت اخیر حس می کنم خیلی تنهایی.... مواظب خودت باش علی عزیز...
گاهی - با این که اصلا دوست ندارم این حرف رو بزنم - نگرانت می شم...
با آرزوی موفقیت برای شما