از آرزوهای دست نخورده و رویاهای پوچ ، دلربایی های هوسهای رنگارنگ پسرانه و از همه حرفهایی که از گفتنشان هراس دارم می نویسم. اینجا دفتریست از اسرار تاریخ همین نزدیکیها و خاطرات اشکهایی که هرگز جاری نشدند.
اینجا باقیمانده خرابه های احساسات گمشده ایست که چند وقتی بیش از حسرت حضورشان نمی گذرد .
ادامه...
شعر خرابات رو میزاری
ای زندگی سلام خیلی جالب بود
ببخشید سلام دادا خیلی نوکرم
این یعنی اگر عروسی دوستت مثلا فردا شب بود می رفتی؟! به هر حال که علیک سلام.. (این سهم من از اون همگیسلام بود ;) )
نه نمی رفتم .