رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

251

" تنهایم در وبلاگم

چسبانده ام چشمهایم را به صفحه مانیتور

ببینم جز من کسی نیست دیگر

پشتِ این نوشته ها

آن دورها "       (یه شعر از نمیدونم کی)

 

 

در وبلاگ جدیدم که نه ، ولی تکه ای از زندگی من ، درست تکه ای از وجود من در اینجا جا مانده. آنجا بخشی از تمام داشته هایم  تمام آرزوهایم و  قسمتی از تمام هستی ام هست که همانجا جایش گذاشتم و می خواهم روزی دوباره پیدایش کنم. نوشته هایم ... همه شان ، هرگز تا این اندازه صادق نبودم .

نظرات 2 + ارسال نظر
پاپوش 1 تیر 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://papush.blogfa.com

دوباره به همونجا سر زدم.. تقریبا اکثرش رو خونده بودم.. از همونجا بود که پیگیر وبلاگت شدم.. الان هم که دارم اینو می نویسم موزیک متن اون یکی وبلاگت ـ به قول خونه سبزی ها - رو صحنه ست.

باکتری بهداشتی 22 آبان 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.alyosha.blogfa.com

دو ساعت دارم به این شعر نگاه می کنم نمی فهمم قبلا اینو کجا خوندم!..
تازه گرفتم دفعه ی پیش که اومدم تو وبلاگت خوندم! خیلی حس بدی بووود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد