رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

186

من هر روز پاک می شوم و از نو نوشته می شوم بی آنکه کسی بخواهد ظرافتهای ادبی را رعایت و غلطهای املائی را اصلاح کند. من هر روز به انتهای اوراق داستانی نیمه تمام می رسم که نویسنده اش آن را مچلاله می کند و هرگز خوانده نمی شود. من هر روز به آسمانی چشم می دوزم که شش ماه آن شب است و شش ماه دیگرش نیمه شب . من هر روز تمام زندگی ام را در چند لحظه خلاصه می کنم بی آنکه طلب بخشش داشته باشم. من هر روز پاک می شوم محو می شوم فراموش می شوم .

نظرات 7 + ارسال نظر
مریم 24 اسفند 1388 ساعت 10:34 ق.ظ http://maryamgoli.blogsky.com

بعضی وقتا پستی میذاری که اعصاب ادمو خط خطی میکنه
اینم از همون پستا بود
اخم

heiva 24 اسفند 1388 ساعت 01:51 ب.ظ http://chips-felfeli.blogfa.com

خوبه که می تونی احساساتت رو اینقد قشنگ بنویسی
من هم می تونم...
نظری ندارم جز اینکه قشنگه
از یه دختر کویری به یه پسر جنگلی

:)

یه دوست 24 اسفند 1388 ساعت 07:38 ب.ظ

خیلی اوضات خرابه!!!!!!!!!!!!

کاش یکی نزدیک بود بهت و می زد تو گوشت که به خودت بیای!!

اینقد ناشکری نکن!!!!!!!!!!!!!!

پاپوش 25 اسفند 1388 ساعت 12:40 ق.ظ http://papush.blogfa.com

نیمه ی پرش رو که نگاه کنی بد هم نیست .. هر روز تولدی دیگر... هر روز فرصتی دوباره... روزهایی که همگی شبن, شاید آدم رو غمگین کنن ولی گاهی در همون سکوت و تنهایی شب به اوجی می رسی که در دنیای روز دست نیافتنیه... این هم می گذره.. به امید روزهایی شاد تر...

سوسن 26 اسفند 1388 ساعت 05:45 ق.ظ



امیدوارم ساله جدید یه جورایی تغییرت بده!!!!!!!!!!!!!!!

زن 27 اسفند 1388 ساعت 11:17 ق.ظ http://manzan.blogfa.com/

نو شدن هاست که زندگی رو تغییر میده ...حالا کی ها این طوری میشی !

زن 28 اسفند 1388 ساعت 05:31 ب.ظ http://zannevesht.wordpress.com/

علی جان وبلاگم فیلتر شده این آدرس جدیدشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد