رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

واسه هیچ کس

" سلام من به تو یار قدیمی

منم همون هوادار قدیمی

هنوز همون خراباتی و مستم

ولی بی تو سبوی مِی  شکستم "

نظرات 2 + ارسال نظر
ب 23 شهریور 1388 ساعت 08:05 ب.ظ http://baran2008.wordpress.com

یه روزی گله کردم من از عالم مستی --تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید-- تو قهر کردی و قهرت مصیبت شد و بارید
پشیمونم و خستم اگه عهدی شکستم --آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

آفرین ، ای ول .

یه نقطه‌ای 24 شهریور 1388 ساعت 12:24 ق.ظ

این پست از قهوه‌خانه نوشته شده ؛ آیا ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد