رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

...

روزی به خودم اومدم که دیگه خیلی دیر شده بود ...



پی نوشت : منظورم در یک مورد خاص هستش .

نظرات 3 + ارسال نظر
ب 7 شهریور 1388 ساعت 07:31 ب.ظ

چرا هر دو را دارم -ادا منم در نیار -ماه رمضونیه گیر لغتی نده

یه ب 7 شهریور 1388 ساعت 09:53 ب.ظ

روبروی تلوزیون ولو شده بودم -اخبار تموم شد وقتی تاریخ را اعلام کرد احساس کردم یه کاری رو به ذهنم سپردم یا یه چیزی ....
-واکسن هپاتیت ؟
-امتحان زبان؟
به کسی زنگ؟
-بدهی؟
-قبض؟
..........
این عکست اومد جلوی چشمم
علی تولدشه
اوهوم درسته
تولدت مبارک علی آقا

یه نقطه‌ای 7 شهریور 1388 ساعت 10:09 ب.ظ

چقدر زود دیر می‌شود ...
سازمان حمایت از سریال‌های ایرانی
:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد