از آرزوهای دست نخورده و رویاهای پوچ ، دلربایی های هوسهای رنگارنگ پسرانه و از همه حرفهایی که از گفتنشان هراس دارم می نویسم. اینجا دفتریست از اسرار تاریخ همین نزدیکیها و خاطرات اشکهایی که هرگز جاری نشدند.
اینجا باقیمانده خرابه های احساسات گمشده ایست که چند وقتی بیش از حسرت حضورشان نمی گذرد .
ادامه...
روبروی تلوزیون ولو شده بودم -اخبار تموم شد وقتی تاریخ را اعلام کرد احساس کردم یه کاری رو به ذهنم سپردم یا یه چیزی .... -واکسن هپاتیت ؟ -امتحان زبان؟ به کسی زنگ؟ -بدهی؟ -قبض؟ .......... این عکست اومد جلوی چشمم علی تولدشه اوهوم درسته تولدت مبارک علی آقا
چرا هر دو را دارم -ادا منم در نیار -ماه رمضونیه گیر لغتی نده
روبروی تلوزیون ولو شده بودم -اخبار تموم شد وقتی تاریخ را اعلام کرد احساس کردم یه کاری رو به ذهنم سپردم یا یه چیزی ....
-واکسن هپاتیت ؟
-امتحان زبان؟
به کسی زنگ؟
-بدهی؟
-قبض؟
..........
این عکست اومد جلوی چشمم
علی تولدشه
اوهوم درسته
تولدت مبارک علی آقا
چقدر زود دیر میشود ...
سازمان حمایت از سریالهای ایرانی
:دی