از آرزوهای دست نخورده و رویاهای پوچ ، دلربایی های هوسهای رنگارنگ پسرانه و از همه حرفهایی که از گفتنشان هراس دارم می نویسم. اینجا دفتریست از اسرار تاریخ همین نزدیکیها و خاطرات اشکهایی که هرگز جاری نشدند.
اینجا باقیمانده خرابه های احساسات گمشده ایست که چند وقتی بیش از حسرت حضورشان نمی گذرد .
ادامه...
سلامی به حرمت آشنایی٬
چیزی که باعث شد برات بنویسم٬جالب بودن اندیشته.
اگه روزی وب نباشه خدا که هست مگه نه؟
شیرین از هلند.
گل گل گل گل گل گل گل گل
خودگویی درونی !
بابا خیلی خودتونو دست کم گرفتین.
متوجه منظورت شدم ولی اصلا ربطی به اون نداره .
سلام
راستشو بگم از وقتی از اون مسافرت برگشتین به کلی عوض
شدین.حالا چرا؟ اونو دیگه خدا می دونه.
و در مورد اون مردی که چشاش دنبال دیگرونه بستگی داره اون
مرد کی باشه......................؟
با من!