رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

48

می خواهم زمانی که بزرگ شدم و 25 سالم می شود ، فاحشه بشوم . نه دکتر می شوم و نه مهندس ، من یک فاحشه پولی می شوم .

دیگر بیشتر این دلمشغولیها وجود ندارند ، افکارم در ناکجا آباد سرک نمی کشند  و معیار سنجش فقط در یک چیز خلاصه می شود . نه دلتنگ می مانم  نه حسرت می خورم  نه ...  و نه اینکه دیگر چیز می نویسم .

نظرات 8 + ارسال نظر
سارا 26 مرداد 1388 ساعت 01:52 ق.ظ http://ghalamoieman.blogfa.com

...!

سوسن 26 مرداد 1388 ساعت 06:53 ق.ظ http://sousan2010.blogfa.com/

سلام

راستشو بگم اصلان متوجه نشدم.از این حرفا نرنین بعیده زشته هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.

پرستو 26 مرداد 1388 ساعت 10:36 ق.ظ

مگه آقایونم فاحشه میشن!؟

حمید 26 مرداد 1388 ساعت 10:44 ق.ظ http://tashdidvanoghte.com

سلام/
همهء چیزها در چیزی خلاصه میشود
دوست داریم

هلیا 26 مرداد 1388 ساعت 04:06 ب.ظ http://piadebakhoda.blogfa.com

آنوقت
درد می کشی
در نگاهت!

باران 26 مرداد 1388 ساعت 08:30 ب.ظ

دهن به دهن چرخیده .

پرستوک 26 مرداد 1388 ساعت 10:42 ب.ظ http://parastookesefid.wordpress.com

ممنون که سر زدی. پستت جالب بود از اونجا که امروزه بیشتر مردان سرزمینم فاحشه هستند چون مجبور به تحمل هر خفتی برای گذران زندگی میباشند فقط خود خبر ندارند.

یه نقطه‌ای 27 مرداد 1388 ساعت 08:21 ب.ظ

جانا سخن از زبان ما می‌گویی ! افسوس از 25 سالگی گذشت .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد