اینــــــــــجا ، عجیب حرف دل ما را زدند .
من پر از خالی ام
خالی یعنی بی تو
خالی یعنی بی تو ، بی رویا ، بی پرواز ، بی شعر ، بی همه کسم
خالی یعنی نبود ِ تمام دوستانم
خالی یعنی فراموش شده تنها دوستانم ،
دوستان ِ پر از واقعیت مجازی ام
واقعی ترین دوستان مجازی ام
خالی یعنی بی همه اینها
خالی یعنی من .
من عاشق آن لحظاتم که در کنج دیوار اتاقم وانمود می کنی هر کاری که از دستت بر می آید برای خلاصی از دستانم انجام می دهی ولی زمانی که ظاهرا تسلیم می شوی وقتی به سمت لبهایت می روم تو مرا با ولع بیشتری می بوسی .
می دونستین شکمم یه خرده اومده جلو؟ الان که یه خرده اومده جلو هرچی فکرشو می کنم می بینم من به این شکمم افتخار می کنم :دی
هر روز قدرت مردانه ام هدر می رود . جایی ، چیزی ، کسی می خواهم تا قدرتم را اثبات کنم . در آغوشم می فشارمت مثل کبوتری گریز پای در دست طفلی کوچک . نمی دانم با این چه کنم ، می توانم آنقدر به سینه هایم بفشارمت تا استخوانهایت ترک بردارند .
قدرت مردانه ام هدر می رود بی آنکه بتوانم اثباتش کنم .
ادامه مطلب ...
" تو را می خواهم
و خیابانهای خوابهایم را "
من تصوری از "تو" ندارم نمی دانم او کیست . خودم را گم کرده ام هوس بودن تو را ندارم ، فقط کسی باشد در پیاده روهای پر اضطراب روزهای پی در پی ، کسی که دوستش می دارم .
چند لحظه ای بیشتر به یادت بیدارم ، امشب برایت "عاشقانه" می نویسم .
- اصلا حرفی ندارم برای گفتن ، چقدر دلم می خواد یه چیزی بگم .
- امروز... ، چقدر خوشحالم که اینجوری بوده . دلم می خواد هیچوقت این حس لعنتی با من نباشه ، من نمی خوام لذت ببرم .
وقتی این شعر سید علی صالحی رو می خونم یه حس عجیبی دارم ، چشام دیگه طاقت نمی یارن . حالا هر چند باری که بخونم 100 بار 1000 بار ...