رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

170

من رو به پایانم

و نوشته هایم .

169

انسانها وقتیکه کنار معشوقه شون هستن و درست لحظه ای که سرشار از عشق میشن ، به هم لبخند نمی زنن نمی خندن فقط با حالتی کاملا غمگین به هم خیره میشن.

168

"  گاهی اوقات شما یادتان می‌‌رود که قلبی برایتان همیشه می‌‌تپد، پس تپش آن را با تپش قلب خود پاسخ گویید  "

167

کاملا اتفاقی دو تا ترانه زیر خاکی پیدا کردم که اگه قبلا شنیده باشین الان کلی حال می کنین ، اگه هم نشنیدین یه بار گوش دادنش خالی از لطف نیست. آهنگ ها چون قدیمی هستند کیفیت خوبی ندارن .

 

یارم به من گفت – گیتا


دختر گل فروش – گیتا و نجفی



166

زندگی این روزهایم خلاصه می شود در پوچی و تنهایی ، فقط همین .

165

گاهی باید به خودت ثابت کنی مرد هستی ، کاری هست که انجام دهی . نمی دانی چقدر زندگی پوچ می شود ، نمی دانی چه حس بدیست وقتی نتوانی مرد باشی. باید ثابت کنی که می توانی کاری انجام دهی، از دستت بر می آید. نمی دانی ، نمی دانی چقدر زندگی پوچ می شود .  

گاهی دلم می خواهد مرد باشم ، من مرد ِ تو باشم.

164

من مانده ام تنهای تنها

من مانده ام تنها میان سیل غمها

 

 

دانـــــــلود آهنگ


163

نمی دونم چرا به شدت به موسیقی سنتی علاقه پیدا کردم طوریکه دیگه حوصله گوش دادن به هیچ آهنگ دیگه ای رو ندارم .


یه آهنگ سنتی خیلی قشنگ هست که آقای اصفهانی با یه نفر دیگه (که نمی دونم کیه) می خونن ، یه بار هم از برنامه "نقره" پخش شده. کسی می دونه اسم آهنگ چیه یا اینکه یه نشونی ازش بده تا بشه پیداش کرد؟ 

162

ای ساربان آهسته رو که آرام جانم میرود
وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود

 

دانـــــــلود آهنگ

 

واسه خوندن شعر کاملش ادامه مطلب رو یه نگاهی بندازین.

ادامه مطلب ...

161

...اما این فقط یه خوابه

 خواب پشت پنجره

وقت بیداری بازم

غم میشینه تو هنجره

160

بابک: داری بزرگ میشی ، پخته میشی

ایمان: تو چرا اینجوری هستی  چه جوری تحمل می کنی؟

159

دیر رسیدم خونه ، سرم درد می کنه . الان یه ربعی هست دارم فکر می کنم چی می خوام ، اینکه یه آرزو کنم ولی هیچی به ذهنم نمیرسه انگار من هیچی نمی خوام .

158

یه چند روزیه سرما خوردم شدید ، واقعا کی گفته آمپول ترس نداره؟

157

" من عقابم شاهپر قله نشین بی شکست
ریشخند بچه آهویی به یکباره شدم "

156

توی فیلم  up in the air یه جا هست که یکی از شخصیت ها یه همچین چیزی رو میگه و من برای چند لحظه احساس کردم تموم چیزهایی که از گفتنش می ترسیدم رو اینجا یه دفعه گفته ، چقدر احساس سبکی کردم . انگار یه نفر دیگه داشت به جای من حرف میزد.

 

 " دیشب رفتم بخوابم ولی نتونستم .پس شروع کردم به فکر کردن در مورد ازدواج و خرید خونه و رفتن به اونجا و بچه دار شدن و بعدش یه بچه دیگه و بعدش جشن کریسمس و شکرگذاری و بعدش بازی فوتبال و بعدش اونا یه دفعه فارغ التحصیل می شن و بعدش میرن سرکار و ازدواج می کنن و من پدر بزرگ میشم و بعدش بازنشسته میشم و موهام میریزه و چاق میشم و بعدش اتاق بعدی و من می میرم ، نمی تونم دست از فکر کردن بردارم ، هدفمون چیه؟ تمام این کارها برای چیه؟ من دارم چی رو شروع می کنم ؟ هیچ هدفی در کار نیست "

155

هر چی فکر می کنم می بینم جک (سریال لاست) باید خودش جز افراد جزیره بوده باشه .