رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

249

" من آدم خوبی بودم به خاطر تو بد شدم "  ، نمی دونم می تونم جبرانش کنم یا نه یعنی هنوزم می تونه جایی واسه جبران باشه؟

246

میـل مرگـی عجیـب در مـن است
مثـل شبـاهت سیـن بـه اصـوات سـادگـی
مثـل شبـاهت زنـدگـی بـه نـون و الـقــلم...والـکـاف
مثـل شبـاهـت پـروانه و پـری

مثـل شبـاهـت عشـق به حـرف عیـن، به حـرف شیـن،
بـه حـرف قـاف،
یـا بـازی واژه بـا معـنا،
چـه مـی دانـم!
هـرچـه هسـت، همیـن است:
از همـه گـریـزانـم، از همـهمـه گـریـزانـم.

243

من عاشق خیلی هایی هستم که حتی یکبار هم ندیدمشان ، من عاشقشانم .

242

کلا ، کسی فیلم (2009) The Messenger  رو دیده؟

 

 " وزیر ارتش نامزدی شما رو تبریک میگه  "

 

عکس


241

اینها هیچکدومشون مجازی نیستن دنیای واقعی من همینجاست. من اون بیرون هیچی ندارم ، نه چیزی برای از دست دادن نه چیزی برای بدست آوردن. 


"هرگز تا بدین پایه عاشق نبودم"

تو با من چه کرده ای ، تو با من چه کرده ای بانوی سرزمین آرزوهای محال؟

تو با من چه کرده ای؟

236

فکر کنم باید از خدا به خاطر اینکه شادی های منو همیشه خیلی کوتاه کرده تشکر کنم و اگه تشکر نکنم واقعا نمی دونم پس باید چیکار کنم. خدا جون اصلا نمی فهمم داری چیکار می کنی و برای چی این بازی رو شروع کردی اصلا اسم این چیه؟ باشه قبول من باختم  احتیاجی هم به امتحان کردن نیست من می بازم . قبول همه اش قبول اینی که تقصیر منه قبول آخه اگه نخوام قبول کنم چیکار کنم. ولی دیگه اینقدر پیچیده اش نکن.بعضی موقع ها خیلی سخت میشه خیلی سخت می گذره مگه خودت نمی دونی؟ من دیگه تحملشو ندارم ، من می بازم ، خسته ام . من می بازم.

235

در اینی که تو جزیی از من هستی هیچ شکی ندارم.

232

" من و زخم این زمستون

 که زده به من شبیخون
من و باغ آرزوهام

که گلی نچیدم از اون "

231

امروز 24 اردیبهشت  دوروبرای 6 غروب بزرگترین ریسک زندگیم  تا این لحظه رو انجام دادم و هیجان انگیزترین اتفاق حداقل این 3 ، 4 سال اخیر رو تجربه کردم و مطمئنم تا چند سال دیگه همچین اتفاق هیجان انگیزی برام نمی افته. خیلی خوش گذشت یه تجربه کاملا جدید و تازه ای بود ، خوشحالم .

229

واقعا بزرگترین تفریح من خوندن کامنت های اینجا اِ .

227

میشه گفت من واقعا آدم بدبختی ام چون حتی عاشق شدنم هم مثل آدما نیست.

224

بی تعارف و بدون هیچ حرف اضافه و احساسات زودگذر و بدون هیچ اغراقی ، دلم می خواد یه شب بخوابم و صبح دیگه هیچوقت بیدار نشم. یکی از شبهایی که از صبح حال و حوصله هیچی رو ندارم و سرم درد می کنه .

223

دلم دلداری می خواد ، یه دلداری ِ اساسی  ...                              

222

دلم می خواست همین الان درست همین لحظه یکی بودو بهم می گفت " خب حالا چیزی نشده که ، اشکالی نداره  ... "

220

با اینکه من از هوای بارانی اصلا خوشم نمیاد ولی توی بارون جنگل خیلی قشنگ میشه.این عکسها رو دیروز گرفتم، هوای بهاری یه حس شادابی عجیبی به آدم میداد. حالا قراره  تا هفته بعد برم یه منطقه بکر و قشنگ که من خیلی اونجا رو دوست دارم و یه جورایی عاشق اونجام. راهش یه خرده طولانی و پر پیچ و خمه ولی در اولین فرصت میرم و عکسهای اونجا رو هم می ذارم. با اینکه من دیروز جنگل  بودم و خودِ واقعیش رو دیدم الان که این عکسها رو می بینم کلی لذت می برم. نمی دونم چون شاید عکاسی رو خیلی دوست دارم و عکسهام برام مثل یه دنیای دیگه می مونه.  شما هم با دیدن این عکسها لذت می برین؟

حیف که یه دوربین حرفه ای و گرون قیمت ندارم.

 

عکس 1

عکس2

عکس3

عکس4