رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

عناوین یادداشت‌ها

  • 306 19 آبان 1389 22:19
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من بیشرمانه ترین پیشنهاد را به تو میدهم ، تو گریه می کنی و دستم را میگیری.
  • 305 19 آبان 1389 22:18
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 " ... نه عزیزم ، گناه دارد طفلکی عشق هم آدم است " - نمی دونم از کیه.
  • 304 19 آبان 1389 19:13
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تو باشی و این خیابان .
  • 303 18 آبان 1389 22:49
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 چقدر راحت میشه حرف بی ربط زد مثلا اینکه lynn collins توی فیلم Xmen خیلی خوشگل شده بود .
  • 302 18 آبان 1389 14:58
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 پرنده ای که هر روز بال می گشاید و پرواز می کند از زخم تیرهای هزار صیاد از زخم سقوط و ضربه نمی ترسد، او دیگر از مرگ نمی ترسد. کوچ می کند ، می رود و می رود. تا بحال شده از خودت برای همیشه کوچ کنی و دیگر هیچوقت باز نگردی؟ تا بحال شده افکارت را سُر بدهی روی قالی اتاق...
  • 301 17 آبان 1389 23:34
    الان که این عکسو دیدم می بینم چقدر اینجور بوسیدن رو دوست دارم :دی
  • 300 16 آبان 1389 22:09
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مثل همه مردم زمین ، دلتنگ که میشوم ... دلتنگی یعنی اگر بودی اعتراف میکردم آن شبی که تا صبح برایت شعر می خواندم من همبستر چند ماهی حوض ِ هرگز نداشته ی خانه مان بودم. دلتنگی یعنی با تک تک غزلهای عاشقانه خوابیدم تا شاید در انتهایشان به نام تو برسم. دلتنگی یعنی در رویا...
  • 299 16 آبان 1389 22:09
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ... هرکس از تاریکی نمی ترسید در چشمهایم قهرمانی بود ... و گم شدند آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها در ازدحام پر هیاهوی خیابانهای بی برگشت . و دختری که گونه هایش را با برگهای شمعدانی رنگ میزد ، اه اکنون زنی تنهاست اکنون زنی تنهاست (فروغ فرخزاد)
  • 298 16 آبان 1389 22:08
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 هر وقت میخوام پدرم رو تصور کنم ، همیشه یه موجود احمق میاد توی ذهنم.
  • 297 14 آبان 1389 20:17
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بعضی اوقات یه چیزایی رو می خونی یه چیزایی رو میشنوی که آرزو می کنی هر لحظه تکرار بشن هر لحظه توی زندگیت جلوی راهت سبز بشن و وادارت کنن چند لحظه فکر کنی چند لحظه به دورو برت خیره بشی و ببینی همه چیز چقدر فرق کرده. تعجب می کنم چرا همه اینجور نوشته ها رو نمی خونن. از...
  • 296 14 آبان 1389 19:47
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 آدم گاهی دلش میخواد یه شاعر شخصی داشته باشه و هر وقت خواست بهش بگه من همچین احساسی دارم حالا تو در این مورد برام شعر بگو. اونوقت این شعرها رو بخونه و سرشار از حس ... بشه . (اصلا نمی دونم جای سه نقطه چی باید بنویسم نمی دونم اسمش چیه ولی میشه اینجوری تفسیرش کرد که...
  • 295 14 آبان 1389 19:46
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 در انتهای هر سفر در آیینه دار و ندار خویش را مرور می کنم این خاک تیره این زمین پاپوش پای خسته ام این سقف کوتاه آسمان سرپوش چشم بسته ام اما خدای دل در آخرین سفر در آیینه به حز دو بیکرانه کران به جز زمین و آسمان چیزی نمانده است گم گشته ام ‚ کجا ندیده ای مرا ؟ (حسین...
  • 294 12 آبان 1389 22:11
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 َسر ِ راش میخوام بشینُوم ...
  • 293 12 آبان 1389 22:10
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دارم از یه مرحله به یه مرحله دیگه میرم ، از یه اتاق به یه اتاق دیگه. مثل اینکه یه دنیایی توی یه دنیای دیگه باشه. این روزها ذهنم مرتب متلاشی میشه و دردناک بودن خیلی از چیزارو دیگه حس نمیکنه.
  • 292 10 آبان 1389 23:35
    امشب از اون شبهایی هستش که بی دلیل همه غصه های عالم روی سرم خراب شده و فقط خودم می تونم درکش کنم.
  • 291 1 آبان 1389 19:09
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 این بار که بوسه بارانت کردم به من بگو من ابری ترم یا ابر آن بارانی که چند روز قبل بارید. من هم از زیبایی لبخندهایت می گویم که شبیه قوس رنگین کمان یک بعد از ظهر ِ پس از باران ِ بهاریست.
  • 290 1 آبان 1389 18:23
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 داشتم یه سری از عکسهایی که گرفتمو نگاه می کردم تا رسیدم به این عکس . من اسمشو گذاشتم "دالان بهشت" . هر وقت این عکسو می بینم یاد خیلی از چیزای خوب و قشنگ می افتم. همه عکسایی که می گیرم یه جا جمع می کنم و هر چند وقت یکبار میرم سراغشون ، وقتی می بینم روحم...
  • 289 30 مهر 1389 19:42
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 این عکسا رو امروز گرفتم . با اینکه روی زمین پر از برگهای زرده ولی هنوز همه جای جنگل کامل پاییز نشده . کیفیت عکسا زیاد جالب نیست . عکس 1 عکس 2 عکس 3
  • 288 30 مهر 1389 19:40
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من خیلی آدم بی فرهنگی هستم ، وقتی یه نوشته ای رو می خونم که خیلی لذت می برم فورا میگم " کثافت ِ نجس چقدر قشنگ نوشت "
  • 287 30 مهر 1389 19:39
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دورتر .... اینجا حوالی خوشه گندم از داس افتاده‌ای من بودم که می‌خواندم با تک بال پوسیده‌ام دورتر .... اینجا پشت نه صدائی دیگر قطعا روزی صدایم را خواهی شنید ! روزی که نه صدا اهمیت دارد و نه روز ! (حسین پناهی)
  • 286 29 مهر 1389 09:34
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 یکی از درسهایی که من فوق العاده بهش علاقه داشتم و برخلاف خیلی از بچه ها هیچ مشکلی باهاش نداشتم هندسه اونم از نوع هندسه فضایی بود . همیشه عاشق خوندن و تحلیل و تفسیر هندسه فضایی بودم. میخوام یه کتاب توی این زمینه بخرم و خودم کلی باهاش مشغول کنم . به فیزیک هم خیلی...
  • 285 28 مهر 1389 21:37
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با صدای هایده بخوانید لطفا " سلام سلام همگی سلام ای زندگی سلام ... "
  • 284 28 مهر 1389 20:11
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 این چند روزه نه حوصله اینو داشتم که برم لباس بخرم نه اینکه امشب رفتم عروسی دوستم. یه جورایی دلم می خواست برم ولی هر جور با خودم کلنجار رفتم دیدم حوصله مراسم و شلوغی رو ندارم ، فکر کنم از دستم ناراحت بشه . چرا یه دفعه من اینجوری شدم ...
  • فرض کنید سیاسی 27 مهر 1389 14:11
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 وردپرس جای کثیفیه. هر وقت وارد پیشخوان میشی نصف بیشتر مطالب، موضوعات تکراری هستن که مربوط میشه به سیاهی و بدبختی اکثرا ساختگی. من که کاملا مطمئن شدم لیست وبلاگهای بروز شده ای که هر لحظه میده کاملا الکیه چون امکان نداره که توش یه سری مطالب تکراری در مورد موضوعات...
  • 282 26 مهر 1389 20:41
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دیشب آخرای شب یه فیلم رو نصفه نیمه دیدم بعضی جاهاشو هی جلو می زدم اصلا حوصله هیچی رو نداشتم .بعدشم یه گشتی توی نت زدم و رفتم بخوابم. یهو یه استرس عجیبی افتاد به جونم که نمی دونستم چیکار کنم. هر چی خودمو به بیخیالی زدم دیدم نمیشه اصلا تمومی نداشت. همه چیزای بد می...
  • 281 23 مهر 1389 18:41
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 همه آدمها یه بخش تنهایی دارن که اصلا ربطی به اینکه چقدر آدم دورو برشون هست نداره ، به دوست و همسر و اینا هم ربطی نداره . بعضی ها شانس اینو دارن که یه کسی رو برای این بخش تنهاشون داشته باشن ولی بعضیها هیچوقت نمی تونن اینو پیدا کنن.
  • 280 19 مهر 1389 19:58
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 غریب آمدی و آشنا رفتی اما من که خوب می‌شناسَمَت ری‌را من بارها … تو را بارها در انتهای رویایی غریب دیده بودم تو را در خانه، در خوابِ آب، در خیابان در انعکاسِ‌ رُخسارِ دختران ماه در صفِ خاموشِ مردمان، اتوبوس، ایستگاه و سایه‌سارِ مه‌آلود آسمان … چه احترام غریبی دارد...
  • 279 19 مهر 1389 19:57
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 امروز یه کاری کردم که خودم از خودم بدم اومد.
  • 278 19 مهر 1389 19:57
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی؟ره ز که پرسی؟چه کنی؟چون باشی؟
  • 277 16 مهر 1389 22:17
    Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 وقتی 15 دقیقه اول انیمیشن Up (2009) رو دیدم دلم می خواست گریه کنم. تاحالا هیچوقت اینقدر از احساسی که داشتم مطمئن نبودم،مطمئنم که دلم می خواست گریه کنم.