-
216
6 اردیبهشت 1389 22:50
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من و این فصل پر التهاب ، من و همهمه سکوت یک شعر ناب ، من و کوچه بن بست این خواب ، من و باران گمشده در سراب ، تو شدی همه ...
-
215
3 اردیبهشت 1389 11:28
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 احساس عاشقانه ای که دو تا سرخپوست آدم خوار توی جنگلهای آمازون به هم دارن دقیقا عین همون احساسیه که دو تا اسکیمو به هم دارن و دو تا آسیایی و دو تا آفریقایی و دقیقا شبیه همین احساسیه که دو تا آدم روی این کره خاکی به هم دارن .
-
214
2 اردیبهشت 1389 23:02
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند ...
-
213
2 اردیبهشت 1389 13:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با لباس خدمت داری یه مسیری رو پیاده میری و بعدش یه خانمی از روبروت میاد و تو هم دلت می خواد بهش بگی " خانم شما خیلی خوشگلین" بعدشم اونم یه لبخندی بزنه و تو با همون لباس خدمت به راهت ادامه بدی و اونم به راه خودش. خیلی دلم میخواست امروز این حرکت رو انجام می...
-
212
1 اردیبهشت 1389 16:04
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 " دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشقمو پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو "
-
211
31 فروردین 1389 22:41
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 اگه موقعیتشو داشتم یعنی خیلی دوست داشتم یه مغازه می زدم که توش فقط دوربین دیجیتال باشه و یه ال سی دی بزرگ می ذاشتم و تموم عکسهایی که می گرفتم رو نشون می دادم ، یه ال سی دی بزرگ طوری که هر کسی وارد مغازه شد توجهش به اون عکسها جلب بشه.
-
210
30 فروردین 1389 00:01
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 دوباره این سر دردم شروع شده الان دو سه روزی هست همینجوری درد می کنه.
-
209
27 فروردین 1389 23:00
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 خیلی زود فرسوده می شویم می شکنیم ، آخر این شبهای پر رمز و راز کار دستم می دهند.
-
208
27 فروردین 1389 22:50
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بوی "اردی بهشـــــــــت" می آید ، بهشت . - "دوباره اردیبهشت به دیدنت می آیم" ، چه خیال مسخره ای .
-
207
24 فروردین 1389 23:24
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بعد از مدتها می خواستم برم یه مسافرت کوچولو که اونم جور نشد. حیف شد ، خیلی از این یکنواختی خسته شدم.
-
206
24 فروردین 1389 15:43
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 - می آی شیطونی؟
-
205
20 فروردین 1389 11:21
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ازدواج ، رابطه جنسی ، عشق و عاشقی ، دوستی با جنس مخالف و حالا هر چه که اسمش را می گذارید و هر چه که به اینها ربط دارند چه در قالب انسانی و چه حیوانی نشان از نوعی ضعف هستند. یعنی شما موجودی ضعیف هستید و ضعفی در وجود شماست که قادر نیستید تنها باشید. اینها همه اش...
-
204
20 فروردین 1389 10:34
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 کافر می شوم ، من به همه هستی شک دارم .
-
203
19 فروردین 1389 23:42
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 راهی نمانده ، هر روز آرزو می کنم کاش از اول نداشتمش.
-
202
17 فروردین 1389 21:15
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 نه پرس و جو مکن حالم خوب است همین دمدمای صبح ستاره ای به دیدن دریا آمده بود می گفت ملائکی مغموم ماه را به خواب دیده اند که سراغ از مسافری گم شده می گرفت باران می آید و ما تا فرصتی ... تا فرصت سلامی دیگر خانه نشین می شویم . کاش نامه را به خط گریه می نوشتم ری را چرا...
-
201
17 فروردین 1389 21:12
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 الان چند سالی هست که دارم هی اینو با خودم تکرار می کنم " نه ، تقصیر تو نبود ... "
-
200
15 فروردین 1389 22:57
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 من خیلی از این عکسهای عاشقانه بدم میاد ولی باید اعتراف کنم وقتی این عکسو دیدم تا مدتها داشتم نگاهش می کردم. عکــــس
-
199
15 فروردین 1389 22:56
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 یه صبح بهاری به زور از خواب بلند میشی و یه دفعه تموم سوالهای جواب نداده تاریخ بشری میاد توی ذهنت و با خودت هی کلنجار میری تا فراموششون کنی ولی چون هیچ جوابی توی اون موقعیت خواب وبیداری نداری حس بی وزنی و پوچی...
-
198
12 فروردین 1389 22:32
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 اینها هم همه اش برای تو ، تویی که همه چیزمو ازم گرفتی.
-
197
11 فروردین 1389 14:28
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 شب ها وقتی می خوام بخوابم انگار دارم یه چیز باارزشی رو از دست میدم. نگرانم و یه جور استرس عجیب دارم که نمیذاره زود بخوابم. اگه صبح کاری نداشتم عین قبلا شبها بیدار می موندم. شب بیدار بودن به من آرامش میده و احساس می کنم اینجوری خیلی راحت ترم. فقط از لحظه ای که داره...
-
196
10 فروردین 1389 14:28
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 در جانم در رویا در این کنج حیات میان همهمه خلوت دل میان گمگشتگی سرد نگاه کسی را گویی مونسی را گم کرده ام من به وضوح آنچه هرگز نداشته ام را گم کرده ام ، آیا این ممکن است؟ نداشته ها هم گم می شوند؟ - ممنونم دوست عزیز بابت این شعر .
-
195
4 فروردین 1389 22:47
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 با اینکه "تو" یه حادثه غم انگیز نیستی ولی هر باری که می آی توی ذهنم یه جورایی گریه ام می گیره و با کلی چیزای دیگه ای که می خواستم بگم ولی نمی تونم .
-
194
3 فروردین 1389 13:49
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 حس شیرین زنده بودن اینـــجا پی نوشت: فقط همین تیکه اولشو که بریدم .
-
193
3 فروردین 1389 13:15
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 : بالاخره اومدی ؟ - آره ، تو راه یه خرده معطل شدم. داشتی چی کار می کردی؟ : داشتم به تو فکر می کردم - خب ، چیا فکر می کردی؟ : اینکه الان از راه می آی و منو می بوسی .
-
192
3 فروردین 1389 12:06
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 عکــس پی نوشت : بدون شــــــــــرح "زندگی شیرین"
-
191
2 فروردین 1389 14:14
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 داشتم می رفتم حموم که صدای زنگ اومد. سریع خودمو انداختم تو حموم و با خودم گفتم یه خرده معطلی می دم ، تا من بیام بیرون اونا دیگه رفتن. هی معطلی دادم ولی مثل اینکه قصد رفتن نداشتن و می خواستن واسه نهار بمونن. امسال اصلا حوصله مهمون اومدن و مخصوصا مهمونی رفتن رو...
-
190
1 فروردین 1389 12:42
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 تو فقط برای منی ، فقط برای من به وجود اومدی .
-
189
29 اسفند 1388 19:34
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 حدود دو ساعت دیگه سال تحویل میشه و من نشستم دارم این چند قسمتی که از فصل آخر لاست رو دانلود کردم می بینم و به شدت با ایـــن پســت موافقم . البته باید بگم الان یه حس خیلی خوب دارم و احساس می کنم فرداها برام امیدوار کننده ست و انگار به آینده های روشن امیدوارم. بازم...
-
188
29 اسفند 1388 11:39
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 امسال می خواستم برخلاف سالهای دیگه به هیچ کس تبریک نگم. صبر کنم اگه کسی بهم تبریک گفت منم جوابشو بدم. ولی دیدم نمیشه باید به بعضی ها حتما تبریک گفت حالا می خواد اونا فراموش کرده باشن که تبریک بگن یا نباشن.
-
187
29 اسفند 1388 11:38
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بکارت دخترانه ات برای خودت ، اما می خواهم بکارت چشمانت و لبهایت را من از تو بگیرم .