رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

رهگذر زمانهای خلوت و تنهایی

در من صدای تبر می آید

103

من " ترنمم " را دوست می دارم .

Outlandish-Calling you

I'm calling you
When all my joy
And all my love is feeling good
Cuz it's due to you
See the time of my life
My days and my nights
Oh, it's alright
Cuz at the end of the day
I still got enough for me and my

I'm calling you
When all my keys
And all my bizz
Runs all so smooth
I'm thanking you
See the halves in my life
My patience, my wife
With all that I know
Oh, take no more than I deserve
Still need to learn more

Oh, no, no
I don't need nobody
and I don't fear nobody

I don't call nobody but you
My One and Only
I don't need nobody

and I don't fear nobody
I don't call nobody but you
you all I need in my life

I love you, I miss you, I forget you
Even though you never let me down and always are by my side
For all the times I've failed and hurt you deeply
Better later than never to give you a 1000 apologies
I'm shouting silently, calling you, I'm listening to you,

I'm trying'

You nourish me
When the air that I breathe is violent and turbulent
I'm forgetting you, I'm calling you, I'm feeling you

 

89

فقط خواستم بگم من این نوشته امو خیلی دوست دارم .

85

چیزی به اسم شادی وجود نداره فقط ما گاهی اوقات غم هامونو فراموش می کنیم .

84

ﺑﻴﺴﺘﻮن ﺑﺮ ﺳﺮ راه اﺳﺖ ﻣﺒﺎد از ﺷﻴﺮﻳﻦ

ﺧﺒﺮی ﮔﻔﺘﻪ و ﻏﻤـــﮕﻴﻦ دل ﻓﺮﻫﺎد ﻛﻨﻴﺪ

81

کسی هست من تو بغلش گریه کنمو تو دلش به من نگه گنده بی عرضه خجالت نمی کشه

 

؟؟؟

...

...........................................................


حیف ...

واسه هیچ کس

" سلام من به تو یار قدیمی

منم همون هوادار قدیمی

هنوز همون خراباتی و مستم

ولی بی تو سبوی مِی  شکستم "

گناه

دارم امید عاطفتی از جانب دوست

کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

دانم که بگذرد ز سر جرم من که او

گرچه پری وش است ولیکن فرشته خوست

چندان گریستم که هر کس برگذشت

در اشک ما چو دید روان گفت کاین چه جوست

...

حافظ بد است حال پریشان تو ولی

بربوی زلف دوست پریشانیت نکوست

علی (ع)

پارسال واسه عید غدیر این مطلـــب رو در مورد حضرت علی نوشته بودم ، چند شبه بعدش یه خوابی دیدم .

42

از اینجا تلاطم دریاها و بوی خاک جنگلی تقدیم به تنهاترین افکارت ، حتی در قفس نیز چکاوکهای رها و آزاد اوج می گیرند ، پرواز می کنند و شعر می خوانند .

آرزوهایت قشنگ و تک تک لحظاتت سرشار از حس امید و زیبایی .

 

پی نوشت : برای دوستی که این روزها آرزوهای قشنگ می کند .

این بیتو معنی کنین :

 

می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست       که چرا دل به جگر گوشه مردم دادم

 

 

حالا اگه بدونین بیت بعدیش اینه ، اونوقت چی معنیش می کنین؟

 

پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک       ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم


من سهم ِ تو را هدر می دهم ، مرا ببخش ، گاهی اوقات مجبور می شوم .


تک تک کوچه ها و خیابانهای این شهر به من طعنه می زنند و در گوشم نجوا می کنند که نباید شاد باشی ، تو نرسیدی ، تو برای شادی ساخته نشدی . نفس کشیدن اینجا برایم سخت می شود ، من از این گرگان متنفرم .


من از این فضای نت متنفرم . همیشه هر کسی که می خوای باشه ، نیست .